✍️ بررسی حقوقی آپارتمان نشینی طبق قانون تملک آپارتمان ها»؛
دکتر مصطفی پیرعلی
حقوقدان و استاد دانشگاه
✍️هزینه های مشترک:
هزینه های مربوط به تعمیرات ساختمان از هر نوع که باشد اعم از تعمیر آسانسور،نگهداری ساختمان،تعمیر شوفاژ،تعمیر پمپ آب،تمیز کردن پله ها و حیاط ونگهداری باغچه و نقاشی راهرو ها و درب ها و هر نوع هزینه ای که خارج از محیط اختصاصی آپارتمان باشد بین تمام ساکنین آپارتمان بطور مساوی تقسیم می شود.حتی اگر آپارتمان خالی از سکنه باشد.
✍️هزینه های مصرفی:
هزینه های مربوط به آب و برق و گاز و تلفن اختصاصی بر عهده مالک یا مستاجر است و هزینه های مربوط به گاز،برق و آب اشتراکی طبق مساحت آپارتمان یا بر اساس تعداد نفرات هر واحد محاسبه می گردد.
✍️قسمت های اشتراکی در آپارتمان؛
راه پله،شوفاژ خانه،پشت بام و نمای آپارتمان قسمت های اشتراکی محسوب می شود و قرار دادن هر گونه وسیله ای در این قسمت ها ممنوع است و هرواحد فقط می بایست در انباری اختصاصی خود وسایل اضافی را نگهداری نماید.حتی قرار دادن وسایل اضافی در بالکن به طوری که از بیرون آپارتمان قابل رویت باشد ممنوع است. در پارکینگ خود نیز فقط می بایست خودروی خود را پارک نماید و قرار دادن خودروی میهمان در پارکینگ ممنوع است و پارکینگ فقط مختص خودروی مالک یا مستاجر است ولاغیر. ضمنا استفاده دیگری به جز قرار دادن خودرو در آن ممنوع است و حق دیوار کشی یا فنس کشی آن را ندارد.و حتی عوض کردن پنجره ها که به نوعی با سایر پنجره ها متفاوت می باشد و با سایر پنجره ها و یا حفاظ های سایر واحد های آپارتمان همسان نباشد، ممنوع است و به جز قرار دادن آنتن و کولر در پشت بام،قرار دادن یا پهن کردن لباس ها یا فرش ها و شستشو کردن و یا رفت و آمد بی مورد در پشت بام ممنوع است.
✍️استفاده از شوفاژ و آسانسور؛
همانطور که بیان شد هزینه تعمیرات و تاسیسات مشترک به طور مساوی بین واحدها تقسیم می شود،حتی اگر واحدی در آپارتمان ساکن نداشته باشد و تاریخ شروع استفاده از شوفاژ از مورخ ۲۰مهر و تاریخ پایان آن در مورخ۲۰فروردین می باشد و فقط مدیر ساختمان باید درجه آن را تنظیم نماید یا به وضعیت شوفاژ خانه رسیدگی نماید و دست زدن سایر ساکنین به شوفاژ خانه و تغییر درجه حرارت آن قابل پیگیری قضایی است.از آسانسور نیز به هیچ وجه نمیتوان برای اثاث کشی یا بردن وسایل استفاده کرد و در صورت وارد آوردن خسارت،واحد خسارت زننده شخصا می بایست نسبت به تعمیر آن اقدام نماید.
✍️امتناع از پرداخت هزینه های مشترک؛
چنانچه واحدی در آپارتمان از پرداخت هزینه های مشترک که شامل تعمیرات اعم از تعمیر شوفاژ،ایزوگام،نقاشی راهروها،نگهداری باغچه ،هزینه تمیز کردن راهرو،پارکینگ و پله ها ،تعمیرات مربوط به نمای ساختمان و.هزینه سرایدار و نگهبان و همچنین نگهداری تاسیسات و یا هزینه های مصرفی مشترک اعم از آب و برق و گاز اقدام ننماید٬مدیر ساختمان می تواند نسبت به ارسال اظهار نامه از طریق مراجع قضایی اقدام نموده و شکایت خود را در دستگاه قضایی ثبت کرده و دادگاه نیز خارج از نوبت به این موارد رسیدگی می نماید و واحد خاطی را به دو برابر هزینه های یاد شده به نفع کل آپارتمان محکوم می نماید.
✍️نگهداری حیوانات؛
نگهداری حیوانات اعم از مرغ و خروس و سگ و گربه و.در قسمت های مشترک و حتی قسمت های اختصاصی و داخل آپارتمان اختصاصی به هر نحو ممنوع است.
✍️سر و صدا و اثاث کشی؛
در روزهای غیر تعطیل بعد از ساعت ۲۲و در روز های تعطیل بعد از ساعت ۲۴ رعایت سکوت کامل در ساختمان اامی است و اثاث کشی برگزاری میهمانی ها با صدای بلند بعد از این ساعات ممنوع است و صدای مهمان و ساکنین، صدای موسیقی و صدای تلویزیون نباید در سایر واحدها و راهروها شنیده شود و به جرم ایجاد مزاحمت قابل پیگیری قضایی است.
✍️هزینه های آپارتمان های خالی؛
مالک آپارتمان های خالی از سکنه می بایست نسبت به پرداخت هزینه های ثابت و مشترک اعم از نگهداری تاسیسات و تعمیرات،نگهبان،سرایدار،باغچه،نقاشی راهروها و.همچنین هزینه های مصرفی مشترک اعم از آب و برق و گاز مشترک طبق قانون اقدام نماید.زیرا یکبار استفاده از این موارد حتی به عنوان سرکشی از ملک خالی از سکنه،لازمه پرداخت هزینه ها را اام آور می کند.
بنام خدا
جرائم ی»درفقه اسلامی و حقوق موضوعه
دکتر مصطفی پیرعلی-حقوقدان و عضو هیئت علمی دانشگاه
مقدمه:
جرم ی»سالهاست که مورد بحث و بررسی حقوقدانان قرار گرفته است و این که در فقه اسلامی آیا ما عملی به عنوان جرم ی داریم یا خیر،باید مورد بررسی قرار گیرد. در فقه اسلامی شاید نتوان عنوان خاص جرم ی» را پیدا کرد، کما این که در حقوق موضوعه هم این عنوان خاص در زمان های گذشته مطرح نبوده است، ولی مصداق آن مطرح بوده است. عده ای معتقدند فقه اسلامی از پیشگامان طرح جرم ی بوده است و از آن تحت عنوان بغی»نام برده است.در فقه اسلامی جرائمی همچون توطئه برای براندازی حکومت اسلامی، مخالفت و ضدیت با حاکمان اسلامی و . وجود داشته است. بررسی بغی» در فقه اسلامی می تواند ما را به مبانی اسلام در خصوص جرم ی نزدیک کند. بغی از جمله جرایمی است که با هدف حفظ امنیت ی و حاکمیت نظام اسلامی، جرم انگاری شده است؛ چرا که حفظ اسلام و ارزش های اسلامی وابسته به یک حاکمیت اسلامی قدرتمند است. برای حفظ ثبات و پایداری ی یک جامعه اسلامی که پایه و اساس آن جامعه است، باید حاکمیت اسلامی دارای حریمی باشد که هیچ کس حق تعرض به آن را نداشته باشد.
هرچند عنوان امنیت ی، در زمره مصالح پنج گانه ای که مبنای جرم انگاری در شریعت مقدس اسلام هستند (عقل، دین، جان، مال و ناموس) قرار ندارد، با این حال می توان گفت، اگر در یک جامعه امنیت ی برقرار نبوده و جامعه اسلامی دچار هرج و مرج باشد، هیچ یک از آن مصالح پنج گانه، قابل دفاع نخواهد بود چرا که هر یک از این مصالح با وجود حاکمیت نظام اسلامی و عادلانه است که معنی می یابد و اگر نظام ی یک کشور به واسطه قیام عده ای متزل شده باشد، دیگر نمی توان به اجرای عدالت در جامعه و احیای حقوق از دست رفته مردم امیدوار بود. قانونگذار با این هدف در مواد 287 و 288 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 قیام مسلحانه علیه اساس نظام جمهوری اسلامی ایران را تحت عنوان بغی» پیش بینی کرده است.
جرائم ی» در حقوق موضوعه
در این مبحث به جرائم ی»در قوانین ایران خواهیم پرداخت و به بررسی و تبیین جرم بغی» به عنوان یکی از مصداق های جرم ی تحت شرایطی خاص خواهیم پرداخت. بعد از بررسی مبسوط شرایط و ویژگیهای جرم بغی و چگونگی برخورد با بغات در فقه اسلامی نوبت به بررسی این جرم در حقوق موضوعه میرسد. همانطور که قبلاً گفتهشد، قانونگذار به ظاهر در قانون مجازاتاسلامی مصوب ۱۳۹۲ نام جرم بغی را وارد ادبیات حقوقی کشور ایران نمود ولی اگرچه در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ در ماده ۱۸۶ نامی از جرم بغی برده نشدهاست ولی با کمی تأمل در این ماده به این نتیجه میرسیم که ماهیت جرم ارتکابی موجود در ماده ۱۸۶ قانون قبلی همان جرم بغی میباشد. حال در ادامه به بررسی و تحلیل مواد مربوط به جرم بغی در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ و ۱۳۹۲ میپردازیم.
الف) ماده ۱۸۶ قانون مجازات اسلامی مصوب1370:
بعد از بررسی این قانون در ظاهر ممکن است به این نتیجه برسیم که چون در این قانون اصلاً صحبت از بغی نشدهبود بنابراین جرم بغی اصولاً مورد جرمانگاری قرار نگرفتهبود ولی بعد از کمی تأمل به غلط بودن این نتیجه پی میبریم. البته این اشتباه در عدم دقت قانونگذار قانون قبلی داشت چرا که قانونگذار جرمی را در ماده ۱۸۶ ق. م. ا قبلی مورد جرمانگاری قرار میداد که عنصر مادی و روانی آن دقیقاً منطبق بر جرم بغی بود ولی در انتهای ماده صحبت از محارب میکند و این اشتباه را در ذهن خواننده ایجاد میکند که پس این جرم بغی نیست بلکه محاربه است. در اینجا ذکر این نکته ضروری است که اصولاً قانونگذار قبلی در بسیاری از مواقع، ۳ جرم بغی و محاربه و افساد فیالارض را با هم مخلوط میکرد و این جرائم را به جای هم به کار میبرد که از جمله این اختلاط را در ماده ۱۸۶ میدیدیم؛ جایی که قانونگذار عنصر مادی جرم بغی را بیان میکند اما فرد مرتکب را محارب مینامد البته یکی از دو نوآوریهای قانون جدید مجازات اسلامی1392، تفکیک میان این سه عنوان مجرمانه است که این تفکیک گاهی در جهت کاهش این اختلاطها میباشد و از این جهت قابل تأیید است. ماده ۱۸۶ اشعار میداشت: هر گروه یا جمعیت متشکل که در برابر حکومت اسلامی قیام مسلحانه کند مادام که مرکزیت آن باقی است تمام اعضا و هواداران آن که موضع آن گروه یا جمعیت را دارند و به نحوی در پیشبرد اهداف آن فعالیت و تلاش مؤثر دارند محاربند اگرچه در شاخه نظامی شرکت نداشتهباشند». نکاتی که در ماده قابلتوجه میباشد اول اینکه ماده اشاره به گروه و جمعیت کردهاست بنابراین این جرم به صورت فردی ارتکاب پیدا نمیکند. نکته بعد اینکه قانونگذار گشادهدستی زیادی را در مقرر کردن مجازات برای افراد داشتهاست که این امر نیز به دلیل نگاه مصلحتی قانونگذار به مجرمینی است که علیه حکومت اسلامی قیام کردهاند. با کمال تعجب فراوان در ماده مشاهده میکنیم که قانونگذار برای کسانی که صرفاً هوادار آن گروه بودند و در شاخه نظامی نیز دخالت نداشتهاند اما در پیشبرد اهداف آن گروه نقش داشتهاند مجازات محارب را در نظر گرفتهاست. هرچند مجازات محارب در قانون چهار مورد میباشد که آنها شامل: 1- اعدام 2- صلیب ۳- تبعید 4- قطع دست راست و پای چپ میباشد و قانونگذار قاضی را مخیر به انتخاب از میان این چهار مجازات برای محارب داشتهاست ولی در عمل قضات در بیشتر مواقع فقط مجازات اعدام را برای محاربین در نظر میگیرند و چون ماده مرتکبین مشمول این ماده را محارب میداند در عمل باعث افزایش رقم اعدام در کشور میشد. این گشادهدستی در توسعه مفهوم بغی و محارب تلقی کردن این افراد ریشه در فقه مصلحتی به عنوان مبنای جرمانگاری رفتار افراد دارد که به هیچ عنوان قابلتأیید نمیباشد.
ب) ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی مصوب1392:
همانطور که گفتهشد، قانونگذار در قانون جدید میان سه جرم بغی، محاربه و افساد فیالارض تفکیک قائل شد و در ماده ۲۸۷ به تعریف جرم بغی پرداخت. این ماده اشعار میدارد: گروهی که در برابر اساس نظام جهموری اسلامی ایران قیام مسلحانه کنند باغی محسوب و درصورت استفاده از سلاح، اعضای آن به مجازات اعدام محکوم میشوند». در این ماده نیز نکاتی قابلبحث وجود دارد. اول اینکه ماده ۲۸۷ نیز جرم بغی را صرفاً به صورت گروهی قابلتحقق میداند پس فرد به تنهایی نمیتواند مرتکب جرم بغی شود. مطلب بعدی در این زمینه این میباشد که گروه اصولاً به چند نفر اطلاق میشود؟ در این زمینه نظریات متفاوتی وجود دارد. یک نظر این است که با توجه به ماده ۱۸۷ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ که از ریختن طرح براندازی توسط هر فرد یا گروه نام بردهبود از آنجایی که گروه بعد از فرد آمدهبود بنابراین این عده بر این مبنا میگفتند منظور از گروه افراد بیشتر از یک نفر است. اما نظر دیگر در این زمینه این است که با توجه به ماده ۱۹۰ قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح مصوب ۱۳۸۲ که مجازات نظامیانی را تعین کردهاست که برای برهم زدن امنیت کشور جمعیتی با بیش از ۲ نفر را تشکیل میدهند یا اداره میکنند، با توجه به این ماده گروه به بیش از ۲ نفر اطلاق می شود. عدهای نیز معتقدند چون جرم بغی، قیام مسلحانه برابر اساس نظام است و معمولاً افراد درگیر در این زمینه بسیار زیاد میباشند و مشکل بتوان تصور کرد که یک عده محدودی بتوانند دست به قیام علیه حکومت بزنند، منظور از گروه تعدادی از افراد است که عرفاً نام گروه مسلحانه بر آنها صادق باشد که عرفاً بیش از ۲ یا ۳ نفر است. به نظر میرسد در میان این نظرات نظر سوم به صواب نزدیکتر باشد چرا که با تفسیر مضیق احکام کیفری و تفسیر به نفع متهم نیز هماهنگی دارد. نکته بعدی درباره این ماده این است که افراد حاضر در گروه زمانی باغی محسوب میشوند که دست به سلاح ببرند بنابر این تا زمانی که دست به سلاح نبردهاند حتی اگر در گروه باشند و در پیشبرد اهداف گروه نیز نقش داشتهباشند باغی محسوب نمیشوند. این مورد نیز از موارد قابلتأمل قانون جدید میباشد چرا که در ماده ۱۸۶ قانون قبلی مشاهده شد که حتی کسانی که دست به سلاح نبردهاند ولی به خاطر اینکه در گروه حضور داشتند و به نحوی در پیشبرد اهداف گروه نقش داشتهاند محارب محسوب میشوند. نکته دیگر درباره ماده287 اینکه ماده بیان میکند که به محض اینکه افراد دست به سلاح بردند آنها باغی محسوب میشوند و به هرحال اعدام میشوند. ما در صفحاتی قبل چگونگی برخورد با بغات را در این زمینه دیدیم و بیان کردیم که نظر مشهور فقهای امامیه درباب چگونگی برخورد با اهل بغی به این شکل است که اگر بغات دارای سازماندهی و هسته مرکزی و نیروهای پشتجبهه بودند مجروحان کشته میشوند و فراریان نیز تعقیب میشوند تا کشتهشوند و آن دسته از بغاتی که فاقد تشکیلات و هسته مرکزی بودند رفتار آسانتری با آنها صورت میگیرد چرا که هدف از نبرد با آنها کشتن همه باغیان نمیباشد بلکه صرفاً هدف از مبارزه با این باغیان پراکندهکردن آنها از میدان نبرد میباشد ولی با این حال نظری که از ظاهر قانون برداشت میشود این است که مطلقاً همه باغیان بعد از دست بردن به سلاح چه آن باغیان دارای تشکیلات و سازماندهی منظم باشند و چه نباشند به اعدام محکوم خواهند شد. به نظر میرسد این توسعه دادن مجازات اعدام برای همه باغیان ریشه در پیروی از فقه مصلحتی است چرا که طرفداران فقه مصلحتی در این زمینه نظرشان این میباشد که چون این افراد به خود این اجازه را دادهاند که علیه حکومت اسلامی دست به سلاح ببرند و امنیت و آسایش عمومی را سلب کردهاند باید در نهایت شدت با آنها برخورد شود. به همین دلیل مجازات اعدام را برای کلیه باغیان پیشبینی کردهاست.
ج) ماده ۲۸۸ قانون مجازات اسلامی مصوب1392:[1]
ماده دیگری که در باب بغی در قانون مجازات اسلامی وجود دارد، ماده ۲۸۸ میباشد. این ماده اشعار میدارد: هرگاه اعضای گروه باغی قبل از درگیری و استفاده از سلاح دستگیر شوند، چنانچه سازمان و مرکزیت آن وجود داشتهباشد به حبس تعزیری درجه سه و در صورتی که سازمان و مرکزیت آن از بین رفتهباشد به حبس تعزیری درجه ۵ محکوم میشوند». در این ماده نیز چند نکته قابلبحث وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره میکنیم. اول اینکه یک ایراد لفظی در ابتدای ماده وجود دارد و آن هم این است که اعضا تا زمانی که دست به سلاح نبردهاند اصولاً باغی به شمار نمیآیند در حالی که در ابتدای ماده اعضای گروه باغی» گفته شدهاست که به نظر میرسد خیلی دقیق به کار نرفتهباشد، مگر به اعتبار قرینه مایعول استعمال شدهباشد یعنی به این اعتبار که قرار است این افراد در آینده باغی به حساب آیند، استعمال شدهباشد. قانونگذار در ادامه به نوعی تهیه مقدمات جرم بغی را مورد جرمانگاری مستقل قرار دادهاست یعنی حالتی را پیشبینی کردهاست که گروه آماده قیام است ولی قبل از اقدام به قیام اعضای آن دستگیر میشوند و به درستی آنها را باغی ننامیده و از آنجا که مرتکب فعل حرامی شدهاند مجازات تعزیری را برای آنها در نظر گرفتهاست و وجود سازمان و مرکزیت را به نوعی عامل
به این نحو که مرتکب، اگر سازمان و مرکزیت وجود داشتهباشد به حبس تعزیری درجه سه که بیش از ۱۰ تا ۱۵ سال میباشد محکوم میشود و اگرسازمان و مرکزیت از بین برود به حبس درجه ۵ که حبس بیش از ۲ تا ۵ سال میباشد محکوم میشود.
گفتاراول:بغی»در حقوق موضوعه
قانونگذار،در فصل نهم از قانون مجازات اسلامی مصوب 1392کلمهبغی» و افساد فی الارض»را بیان کرده است و قیام مسلحانه علیه حکومت اسلامی و اساس نظام جمهوری اسلامی ایران »را در ردیف جرائم حدی و تحت عنوان بغی»جرم انگاری نموده است و طی مواد 287 و 288برای آن مجازات اعدام و تحت شرایطی حبس تعزیری پیش بینی کرده است.این مواد عبارتند از:
فصل نهم- بغی و افساد فیالارض
ماده 287- گروهی که در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران، قیام مسلحانه کند باغی محسوب میشود و در صورت استفاده از سلاح، اعضای آن به مجازات اعدام محكوم میگردند.
ماده 288- هرگاه اعضای گروه باغی، قبل از درگیری و استفاده از سلاح، دستگیر شوند، چنانچه سازمان و مركزیت آن وجود داشته باشد به حبس تعزیری درجه سه و درصورتی كه سازمان و مرکزیت آن از بین رفته باشد به حبس تعزیری درجه پنج محكوم میشوند.
قانون مجازات اسلامی برای بعضی از جرایمی که دارای ماهیت ی است عنوان محاربه اطلاق کرده و بعضی از آن ها را در حکم محاربه می داند، ولی نباید این مطلب را از نظر دور داشت که هیچ گونه شباهتی بین جرایم ی و جرم محاربه وجود ندارد؛ چرا که اولاً، از ارکان محاربه آن است که برای ایجاد رعب و وحشت و سلب امنیت و آزادی مردم جامعه ارتکاب می یابد. ثانیاً، علیه مردم و نظم عمومی صورت می گیرد. در حالی که جرایم ی علیه حکومت ها و نظام های ی ارتکاب می یابد. نکته سوم، این که اگر ما عنوان افساد فی الارض» را به عنوان تأکید محاربه فرض کنیم، هیچ شباهت و سازگاری با جرم ی ندارد. چون جرم ی با هدف اصلاح و خیرخواهانه ارتکاب می یابد.[2]
عده ای از فقهای اسلامی نیز زمانی که سخن از بغی را مطرح کرده اند، بر این معنا تأکید دارند که جرم بغی غیر از محاربه است و فرق هایی نیز برای آن دو جرم مطرح کرده اند. مهم ترین آن ها عبارتند از:[3]
1. محارب از جهت فسق و عصیان و بدون هیچ مجوز شرعی قیام می کند، ولی باغی این چنین نیست.
2. جرم بغی علیه حکومت و به خاطر برکناری و . حاکم جامعه انجام می گیرد، در حالی که محاربه برای گرفتن راه بر مردم، ایجاد رعب و وحشت بین عموم جامعه و . می باشد. به عبارت دیگر انگیزه در جرم محاربه سرقت، راهزنی و امثال آن هاست، ولی انگیزه در جرم بغی اصلاح و نجات جامعه است.
3. برای محارب کیفرهای شدیدی در نظر گرفته شده است؛ در حالی که در جرم بغی فقط در صورتی که شروع به جنگ از ناحیه خروج کنندگان باشد با آن ها جنگ می شود تا زمانی که تسلیم بشوند یا دست از جنگ بکشند. همچنین در جرم بغی رفتارهای ارفاق آمیز بسیاری بر خلاف محاربه وجود دارد.
4. اگر در بغی و در حال درگیری جرایم متناسب با جنگ و درگیری توسط باغیان صورت گیرد، به عقیده بعضی از فقهای اسلامی نسبت به آن ها مبّرا از مسؤولیت هستند؛ برای مثال اگر در حال جنگ کسی را به قتل برسانند، قصاص نخواهند شد.
بر این اساس،بنا بر دیدگاه حداکثری درباره جرم ی،بغی جرم ی بوده و ضابطه مختلط در مورد آن جاری است.لذا باید توجه داشت که قلمرو جرم ی وسیع تر از بغی است و اگر بغی را جرم ی بدانیم،یکی از مصادیق جرم ی است،نه آنکه تمام موضوع آن باشد.چراکه در بغی،عقیده و انگیزه ی،ملازم با عملیات و رفتار قهرآمیز می باشد ولی جرم ی می تواند صرفا ابراز نظرات مخالف حکومت باشد،بدون آنکه رفتار های قهر آمیزی وجود داشته باشد.بنابراین،ابراز انگیزه ی اعم از اقدام های ضدحکومتی قهرآمیز و غیر قهر آمیز از طریق تجمعات و توسل به آزادی بیان و نظایر آن است.پس موضوع موادی همچون ماده 287ق.م.ا و 288ق.م.ا به لحاظ بغی،جرم ی محسوب می شود.
در فقه اسلامی عنوان جرم ی» که در حقوق نیز از اصطلاحات جدید است، مطرح نبوده و نیست، ولی از نظر احکام و محتوا می توان قانون جرم ی را پیدا نمود که یکی از بارزترین مصادیق آن، جرم بغی» است که به آن پرداختیم.
و این موضوع که اسلام تنها سخن از بغی» را مطرح کرده، دلیلی نمی شود که جرم ی امروزی مبانی اسلامی را دارا نیست، بلکه با مراجعه به اصول کلی فقه اسلامی می توان جرائم ی»را نیز مشاهده کرد. در پیش نویس لایحه های ارائه شده مربوط به جرائم ی»در ایران این مطلب مشهود است. دلیل دیگر این که اصل یکصد و شصت هشتم قانون اساسی که آن را خبرگان به تصویب رسانیده و در میان آن ها عده زیادی از فقها و صاحبنظران فقهی بوده اند، می توان بر این مطلب صحه ای باشد که از نظر اسلام جرم ی پذیرفته شده است، زیرا هیچ حکومتی وجود ندارد که مخالف نداشته باشد؛ اگر چه حاکم و رهبر آن، پیامبران و امامان (ع) باشند.
بند اول:رابطه بین جرائم»ی و بغی»
بعد از بررسی جرم ی و بغی و بیان شرایط و ضوابط آنها در این مبحث به دنبال بررسی رابطه موجود میان این دو جرم و بیان نقاط اشتراک و افتراق آنها میباشیم. همانطور که گفتهشد از زمان ایجاد جوامع بشری و شکلگیری نهاد قدرتمندی به نام طبقه حاکم، افرادی که نفع خود را در مقابله با طبقه حاکم میدانستند به مقابله و مبارزه با این حاکمیت پرداخته و درصدد براندازی یا ایجاد اختلال در ساختارهای حکومتی آن میشدند. بنابراین آغاز شروع جرائم ی را باید مقارن با ایجاد حکومتها دانست هرچند اطلاق جرم ی به این جرایم سابقه چندصد سالهای بیشتر ندارد. بعد از بررسی متون فقهی نیز دیدیم که نزدیکترین جرمی که موضوع و شرایط ارتکاب آن منطبق با جرم ی باشد، جرم بغی میباشد، چراکه هم موضوع آن حاکم اسلامی است و هم یک رژیم ارفاقی در خود فقه برای آن در نظر گرفته شدهاست. در این که این دو جرم چه نسبتی باهم دارند میان صاحبنظران با توجه به تعریفی که از جرم ی ارائه دادهاند تفاوت وجود دارد. عدهای معتقدند که میان این دو جرم نسبت تسبت تساوی برقرار است.در حقیقت این عده معتقدند که ما در اسلام فقط یک جرم ی داریم که آن جرم بغی خواهدبود ولی نظر دوم در این زمینه آن است که نسبت تساوی میان این دو جرم وجود ندارد. اگرچه موضوع هردو حاکم و حاکمیت است و هردو دارای یک رژیم ارفاقی برای مجرم ی هستند ولی تعریف جرم ی دارای قیودی مانند عدم اقدام به عمل خشونتآمیز و عدم دستبردن به سلاح وجود دارد که این امور یکی از ویژگیهای جرم بغی است. بنابراین این دو جرم صرفاً با یکدیگر شباهت دارند و مفاهیم آنها بر یکدیگر منطبق نمیباشند با توجه به تعریف پیشنهادی که ما از جرم ی ارائه دادیم، نظر دوم به صواب نزدیکتر خواهد بود، چراکه جرم ی دارای قیودی است که بر جرم بغی تطبیق نمیکند. بنابر این امتیازات مربوط به جرم ی که در قانون اساسی و سایر قوانین موجود دراین زمینه آمده، از قبیل وجود هیأتمنصفه و عدم استرداد مجرمین و علنی بودن بیقید و شرط شامل باغیان نمیشود، چراکه آنها مجرم ی اصطلاحی به شمار نمیآیند.
همانطور که در فصل های پیشین بررسی کردیم قانونی جامع و کامل در خصوص جرم ی در ایران چه در قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب اسلامی وجود نداشت ولی خوشبختانه قانون جرم ی در سال 1395 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید .
الف-متن قانون جرم ی[4]
ماده1ـ هر یک از جرائم مصرح در ماده(2) این قانون چنانچه با انگیزه اصلاح امور کشور علیه مدیریت و نهادهای ی یا تهای داخلی یا خارجی کشور ارتکاب یابد، بدون آنکه مرتکب قصد ضربهزدن به اصل نظام را داشته باشد جرم ی محسوب میشود.
ماده2ـ جرائم زیر در صورت انطباق با شرایط مقرر در ماده(1) این قانون جرم ی محسوب میشوند:
الف ـ توهین یا افتراء به رؤسای سه قوه، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، معاونان رئیسجمهور، وزرا، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، نمایندگان مجلس خبرگان و اعضای شورای نگهبان به واسطه مسؤولیت آنان.
ب ـ توهین به رئیس یا نماینده ی کشور خارجی که در قلمرو جمهوری اسلامی ایران وارد شده است با رعایت مفاد ماده (517) قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات.
پ ـ جرائم مندرج در بندهای(د) و (هـ) ماده(16) قانون فعالیت احزاب، جمعیتها، انجمنهای ی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناختهشده مصوب 7/6/1360
ت ـ جرائم مقرر در قوانین انتخابات خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی شهر و روستا به استثنای مجریان و ناظران انتخابات.
ث ـ نشر اکاذیب
ماده3ـ مباشرت، مشارکت، معاونت و شروع به جرائم زیر جرم ی محسوب نمیشود:
الف ـ جرائم مستوجب حدود، قصاص و دیات.
ب ـ سوءقصد به مقامات داخلی و خارجی.
پ ـ آدمربایی و گروگانگیری.
ت ـ بمبگذاری و تهدید به آن، هواپیماربایی و راهزنی دریایی.
ث ـ سرقت و غارت اموال، ایجاد حریق و تخریب عمدی.
ج ـ حمل و نگهداری غیرقانونی، قاچاق و خرید و فروش سلاح، موادمخدر و روانگردان.
چ ـ رشا و ارتشاء، اختلاس، تصرف غیرقانونی در وجوه دولتی، پولشویی، اختفای اموال ناشی از جرم مزبور.
ح ـ جاسوسی و افشای اسرار.
خ ـ تحریک مردم به تجزیهطلبی، جنگ و کشتار و درگیری.
د ـ اختلال در دادهها یا سامانههای رایانهای و مخابراتی بهکار گرفتهشده برای ارائه خدمات ضروری عمومی یا حاکمیتی.
ذ ـ کلیه جرائم علیه عفت و اخلاق عمومی اعم از جرائم ارتکابی بهوسیله سامانههای رایانهای یا مخابراتی یا حاملهای داده یا غیر آن.
ماده4ـ نحوه رسیدگی به جرائم ی»و مقررات مربوط به هیأت منصفه مطابق قانون آییندادرسی کیفری مصوب 4/12/1392 است.
ماده5 ـ تشخیص ی بودن اتهام با دادسرا یا دادگاهی است که پرونده در آن مطرح است. متهم میتواند در هر مرحله از رسیدگی در دادسرا و تا پایان جلسه اول دادرسی در دادگاه نسبت به غیری بودن اتهام خود ایراد کند. مرجع رسیدگیکننده طی قراری در این مورد اظهارنظر مینماید. شیوه صدور و اعتراض به این قرار تابع مقررات قانون آییندادرسی کیفری است.
ماده6 ـ موارد زیر نسبت به متهمان و محکومان جرائم ی»اعمال میشود:
الف ـ مجزا بودن محل نگهداری درمدت بازداشت و حبس از مجرمان عادی.
ب ـ ممنوعیت از پوشاندن لباس زندان در طول دوران بازداشت و حبس.
پ ـ ممنوعیت اجرای مقررات ناظر به تکرار جرم.
ت ـ غیرقابل استرداد بودن مجرمان ی.
ث ـ ممنوعیت بازداشت و حبس به صورت انفرادی به جز در مواردی که مقام قضائی بیم تبانی بدهد یا آن را برای تکمیل تحقیقات ضروری بداند لکن در هر حال مدت آن نباید بیش از پانزده روز باشد.
ج ـ حق ملاقات و مکاتبه با بستگان طبقه اول در طول مدت حبس.
چ ـ حق دسترسی به کتب، نشریات، رادیو و تلویزیون در طول مدت حبس.
سید محمدصادق :جرم ی،جزوه کلاسی مقطع دکتری مدرسه عالی شهید مطهری،1393[1]
1.محمد جعفر حبیب زاده: بررسی جرم محاربه و افساد فی الارض، صص 0ـ 167.
[3] احمد فتحی بهسنی: المسؤولیه الجنائیه فی الفقه الاسلامی، ج 1، ص 257.
1. بسمه تعالی
شماره 13451/360 4/3/1395
حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر
ریاست محترم جمهور
در اجرای اصل یک صد وبیست و سوم (123) قانون اساسی جهمهوری اسلامی ایران قانون جرن ی که با عنوان طرح به مجلس شورای اسلامی تقدیم گردیده بود، با تصویب در جلسه علنی روز دوشنبه مورخ20/2/1395 و تایید شورای محترم نگهبان به پیوست ابلاغ می گردد.
رئیس مجلس شورای اسلامی – علی لاریجانی
2.بسمه تعالی
شماره 26084 9/3/1395
وزارت کشور-وزارت دادگستری
در اجرای یک صد و بیست و سوم قانون اساسی جموری اسلامی ایران به پیوست قانون جرم ی» که در جلسه علنی روز دوشنبه مورخ بیست اردیبهشت ماه یک هزار و سیصد و نود و پنج مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 29/2/1395 به تایید شورای محترم نگبان رسیده و طی نامه شماره13451 /360 مورخ 4/3/1395 مجلس شورای اسلامی واصل گردیده، جهت اجرا ابلاغ می گردد.
رئیس جمهور –
قالَ اَمیرُالمُوْمِنینَ عَلِیُّ بْنُ اَبیطالب(علیه السلام):
1- خیر پنهانی و کتمان گرفتاری
مِنْ کُنُوزِ الْجَنَّهِ الْبِرُّ وَ إِخْفاءُ الْعَمَلِ وَ الصَّبْرُ عَلَی الرَّزایا وَ کِتْمانُ الْمَصائِبِ.
از گنجهای بهشت; نیکی کردن و پنهان نمودن کار[نیک] و صبر بر مصیبتها و نهان کردن گرفتاریها (یعنی عدم شکایت از آنها) است.
2- ویژگی های زاهد
اَّاهِدُ فِی الدُّنْیا مَنْ لَمْ یَغْلِبِ الْحَرامُ صَبْرَهُ، وَ لَمْ یَشْغَلِ الْحَلالُ شُکْرَهُ.
زاهد در دنیا کسی است که حرام بر صبرش غلبه نکند، و حلال از شکرش باز ندارد.
3- تعادل در جذب و طرد افراد
اَحْبِبْ حَبیبَکَ هَوْنًا ما عَسی اَنْ یَعْصِیَکَ یَوْمًا ما. وَ اَبْغِضْ بَغیضَکَ هَوْنًا ما عَسی اَنْ یَکُونَ حَبیبَکَ یَوْمًا ما.»
با دوستت آرام بیا، بسا که روزی دشمنت شود، و با دشمنت آرام بیا، بسا که روزی دوستت شود.
4- بهای هر کس
قیمَهُ کُلِّ امْرِء ما یُحْسِنُ.
ارزش هر کسی آن چیزی است که نیکو انجام دهد.
5- فقیه کامل
اَلا اُخْبِرُکُمْ بِالْفَقیهِ حَقَّ الْفَقیهِ؟ مَنْ لَمْ یُرَخِّصِ النّاسَ فی مَعاصِی اللّهِ وَ لَمْ یُقَنِّطْهُمْ مِنْ رَحْمَهِ اللّهِ وَ لَمْ یُوْمِنْهُمْ مِنْ مَکْرِ اللّهِ وَ لَمْ یَدَعِ القُرآنَ رَغْبَهً عَنْهُ إِلی ما سِواهُ، وَ لا خَیْرَ فی عِبادَه لَیْسَ فیها تَفَقُّهٌ. وَ لاخَیْرَ فی عِلْم لَیْسَ فیهِ تَفَکُّرٌ. وَ لا خَیْرَ فی قِراءَه لَیْسَ فیها تَدَبُّرٌ.»
آیا شما را از فقیه کامل، خبر ندهم؟ آن که به مردم اجازه نـافرمانی خـدا را ندهـد، و آنهـا را از رحمت خدا نومید نسازد، و از مکر خدایشان آسوده نکند، و از قرآن رو به چیز دیگر نکنـد، و خیـری در عبـادت بدون تفقّه نیست، و خیـری در علم بدون تفکّر نیست، و خیری در قرآن خواندن بدون تدبّر نیست.
6- خطرات آرزوی طولانی و هوای نفس
إِنَّما اَخْشی عَلَیْکُمْ إِثْنَیْنِ: طُولَ الاَْمَلِ وَ اتِّباعَ الْهَوی، اَمّا طُولُ الاَْمَلِ فَیُنْسِی الاْخِرَهَ وَ اَمّا إِتِّباعُ الْهَوی فَإِنَّهُ یَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ.»
همانا بر شما از دو چیز میترسم: درازی آرزو و پیروی هوای نفس. امّا درازی آرزو سبب فراموشی آخرت شود، و امّا پیروی از هوای نفس، آدمی را از حقّ باز دارد.
7- مرز دوستی
لاَ تَتَّخِذَنَّ عَدُوَّ صَدیقِکَ صَدیقًا فَتَعْدی صَدیقَکَ.»
با دشمنِ دوستت دوست مشو که [با این کار] با دوستت دشمنی میکنی.
8- اقسام صبر
اَلصَّبْرُ ثَلاثَهٌ: اَلصَّبْرُ عَلَی الْمُصیبَهِ، وَ الصَّبْرُ عَلَیالطّاعَهِ، وَ الصَّبْرُ عَلَی الْمَعْصِیَهِ.»
صبر بر سه گونه است: صبر بر مصیبت، و صبر بر اطاعت، و صبر بر [ترک] معصیت.
9- تنگدستی مقدَّر
مَنْ ضُیِّقَ عَلَیْهِ فی ذاتِ یَدِهِ، فَلَمْ یَظُنَّ اَنَّ ذلِکَ حُسْنُ نَظَر مِنَ اللّهِ لَهُ فَقَدْ ضَیَّعَ مَاْمُولاً.
وَ مَنْ وُسِّعَ عَلَیْهِ فی ذاتِ یَدِهِ فَلَمْ یَظُنَّ اَنَّ ذلِکَ اسْتِدْراجٌ مِنَ اللّهِ فَقَدْ اَمِنَ مَخُوفًا.
هر که تنگدست شد و نپنداشت که این از لطف خدا به اوست، یک آرزو را ضایع کرده و هر که وسعت در مال یافت و نپنداشت که این یک غافلگیری از سوی خداست، در جای ترسناکی آسوده مانده است.
10- عزّت، نه ذلّت
اَلْمَنِیَّهُ وَ لاَ الدَّنِیَّهُ وَ التَّجَلُّدُ وَ لاَ التَّبَلُّدُ وَ الدَّهْرُ یَوْمانِ: فَیَوْمٌ لَکَ وَ یَوْمٌ عَلَیْکَ فَإِذا کانَ لَکَ فَلا تَبْطَرْ،وَ إِذا کانَ عَلَیْکَ فَلا تَحْزَنْ فَبِکِلَیْهِما سَتُخْتَبَرُ.
مردن نه خوار شدن! و بی باکی نه خود باختن! روزگار دو روز است، روزی به نفع تو، و روزی به ضرر تو! چون به سودت شد شادی مکن، و چون به زیانت گردید غم مخور، که به هر دوی آن آزمایش شوی.
11- طلب خیر
ما حارَ مَنِ اسْتَخارَ، وَ لا نَدِمَ مَنِ اسْتَشارَ.
هر که خیر جوید سرگردان نشود، و کسی که م نماید پشیمان نگردد.
12- وطن دوستی
عُمِّرَتِ الْبِلادُ بِحُبِّ الاَوْطانِ.
شهرها به حبّ و دوستی وطن آباداند.
13- سه شعبه علوم لازم
اَلْعِلْمُ ثَلاثَهٌ: اَلْفِقْهُ لِلاَْدْیانِ، وَ الطِّبُّ لِلاَْبْدانِ،وَ النَّحْوُ لِلِّسانِ.
دانش سه قسم است: فقه برای دین، و پزشکی برای تن، و نحو برای زبان.
14- سخن عالمانه
تَکَلَّمُوا فِی الْعِلْمِ تَبَیَّنَ اَقْدارُکُمْ.
عالمانه سخن گویید تا قدر شما روشن گردد.
15- منع تلقین منفی
لا تُحَدِّثْ نَفْسَکَ بِفَقْر وَ لا طُولِ عُمْر.
فقر و تنگدستی و طول عمر را به خود تلقین نکن.
16- حرمت مومن
سِبابُ الْمُوْمِنِ فِسْقٌ وَ قِتالُهُ کُفْرٌ وَ حُرْمَهُ مالِهِ کَحُرْمَهِ دَمِهِ.
دشنام دادن به مومن فسق است، و جنگیدن با او کفر، و احترام مالش چون احترام خونش است.
17- فقر جانکاه
اَلْفَقْرُ الْمَوْتُ الاَْکْبَرُ، وَ قِلَّهُ الْعِیالِ اَحَدُ الْیَسارَیْنِ وَ هُوَ نِصْفُ الْعَیْشِ.
فقر و نداری بزرگترین مرگ است! و عائله کم یکی از دو توانگری است، که آن نیمی از خوشی است.
- دو پدیده خطرناک
اَهْلَکَ النّاسَ إِثْنانِ: خَوْفُ الْفَقْرِ وَ طَلَبُ الْفَخْرِ.
دو چیز مردم را هلاک کرده: ترس از نداری و فخرطلبی.
19- سه ظالم
اَلْعامِلُ بِالظُّلْمِ وَ المُعینُ عَلَیْهِ وَ الرّاضِیُ بِهِ شُرَکاءُ ثَلاثَهٌ.
شخص ستمکار و کمک کننده بر ظلم و آن که راضی به ظلم است، هر سه با هم شریکاند.
20- صبر جمیل
اَلصَّبْرُ صَبْرانِ: صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصیبَهِ حَسَنٌ جَمیلٌ، وَ اَحْسَنُ مِنْ ذلِکَ الصَّبْرُ عِنْدَ ما حَرَّمَ اللّهُ عَلَیْکَ.
صبر بر دو قسم است: صبر بر مصیبت که نیکو و زیباست، و بهتر از آن صبر بر چیزی است که خداوند آن را حرام گردانیده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
جزوه حقوق فناوری های نوین
دانشکده حقوق
استاد:دکتر مصطفی پیرعلی
مقدمه:
با توسعه وپیشرفت تکنولوژی و فناوری های نوین و نقش پر رنگ آن در جوامع امروزی ، این حوزه به صورت یک موضوع جدید و پر چالش تبدیل شده است . امروزه نمی توان تاثیر استفاده از فناوری های نوین از جمله اینترنت و وسایل الکترونیکی از جمله رایانه ها و تلفن همراه را بر زندگی افراد نادیده گرفت . حضور افراد در فضای مجازی ، ایجاد کسب و کار در این فضا ، شکل گیری روابط اجتماعی در آن و همچنین انجام معاملات تجاری از طریق آن باعث شده است این فضا به عنوان یک محیط مجازی درآید که متاسفانه برخی از افراد نیز از آن سود جویی می کنند . از این رو شناخت حقوق فناوری های نوین برای استفاده هر چه بهتر از این فناوری ها به عنوان یک شاخه جدید از حقوق می تواند ما را در استفاده از این فناوری ها در زندگی پیچیده امروزی راهنمایی و مساعدت نماید.عبارت حقوق فناوری های نوین، در ادبیات حقوقی ایران و جهان، واژه نسبتا تازه ای است. حقوق فناوری های نوین، می تواند تعاریف و معانی متعددی داشته باشد. در واقع معنای اراده شده از حقوق فناوری های نوین بسته به مکان و نحوه کاربرد آن، متفاوت است. در بعضی از موارد، عبارت حقوق فناوری های نوین، به معنای حقوق کامپیوتر به کار می رود. در این مفهوم، کلیه مسائل مرتبط با کامپیوتر که به حقوق افراد، ارتباط دارد مورد نظر است. حقوق فناوری های نوین گاهی به معنای حقوق ارتباطات، به کار گرفته می شود. در این عبارت مسائل حقوقی پیرامون ارتباطات افراد از طریق ابزار فناوری های نوین، بررسی می شود. در نهایت، حقوق فناوری های نوین، گاهی به مفهوم حقوق مالکیت معنوی است. یعنی حمایت از حق اختراع و امثال آن.زیست فناوری و استفاده از ان نیز به عنوان یکی دیگر از فناوری های نوین نیز دارای قواعد و حقوق مخصوص به خود است که آن نیز در شررایط خودش باید مورد بررسی قرار گیرد.
مسائل مهم حقوق فناوری های نوین: حقوق فناوری های نوین در معنای عام آن، مسائل گوناگونی رو پوشش می دهد. در حقیقیت، حقوق فناوری های نوین به دنبال آن است تا مانند سایر جنبه های حقوق، زوایای قانونی مربوط به فناوری های نوین را با تعیین حدود مشخص شده در قوانین، بررسی کرده و از این طریق حقوق افراد را مورد حمایت قرار دهد. در این راستا، حقوق فناوری های نوین، به طور مشخص به موضوعاتی مانند:- حقوق هوافضا-حقوق نانوفناوری های نوین- حقوق ارتباطات از راه دور-حقوق سایبر-حقوق انتقال فناوری-حقوق مالکیت معنوی در فناوری های نوین-حقوق ارتباطات از راه دور و مانند اینها می پردازد که هر کدام از آنها موضوع بحث جداگانه ای را می طلبد.
قوانین ایران در خصوص حقوق فناوری های نوین: با توجه به رشد فناوری های نوین، در سراسر جهان، قوانینی در خصوص جنبه های مختلف فناوری های نوین، نگاشته و تصویب شد. در حال حاضر ایران، نظام حقوقی ایران نیز در خصوص فناوری های نوین قوانینی دارد، من جمله قانون تجارت الکترونیک و قانون مجازات جرایم رایانه ای. هم چنین در خصوص مالکیت معنوی، قوانینی در جهت حمایت از آن به تصویب رسیده است. با این مفهوم، حقوق فناوری های نوین در ایران شناخته شده و مورد حمایت است با این حال، قوانین موجود در زمینه حقوق فناوری های نوین، هنوز کافی به نظر نمی رسند.
جنبه نوین حقوق فناوری های نوین: یکی از جنبه های نوین حقوق فناوری های نوین که در جهان تازگی دارد و در ایران، به دلیل ضعف فناوری و عدم موضوعیت، هنوز مورد بررسی قرار نگرفته است، هوش مصنوعی است. مسئولیت ناشی از استفاده از هوش مصنوعی در هر دو حالت آن، یعنی هدایت شده توسط انسان و هوش مصنوعی خودمختار، موضوعی است که به دلیل برخی مسائل مانند تصادف ماشینهای خودران گوگل و تسلا، مورد بحث قرار گرفته است. مسئولیت مدنی ناشی از استفاده از به کارگیری فناوری های نوین های پیشرفته، به زودی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
بنابراینحقوق فناوری های نوین، به عنوان بخش نسبتا تازه ای از حقوق، می تواند شامل موضوعات متنوعی باشد. موضوعات اساسی که فعالان عرصه فناوری های نوین از منظر حقوقی در ایران درگیر آن هستند، بیشتر شامل مسائل مرتبط با حقوق ماکیت معنوی، جرائم رایانه ای و فضای مجازی و جرایم مرتبط با بهره گیری از فناوری های نوین است. لذا ما در این جزوه و در حد یک درس یک واحدی با عنوان حقوق فناوری های نوین»فقط به مساله حقوق جرائم رایانه ای به عنوان بخشی از حقوق فناوری های نوین خواهیم پرداخت.
تعاریف و مفاهیم
فناوری:فناوری تعریف بسیار گسترده ای دارد که برخی از این تعاریف در ذیل آورده شده است
فناوری روش به کار بردن امکانات، دستگاه ها و ابزار هاست به طوریکه در حوزه تخصصی خود استقاده آسان تر و مفید تری را برای انسان فراهم آورد.
فناوری و یا همان تکنولوژی دانش استفاده از مواد اولیه و خام است
فناوری توانایی و مهارت انجام کار در همه ی زمینه هاست
فناوری یعنی مطالعه منظم و هدفدار و استفاده کاربردی از نتایج به دست آمده برای علومی نظیر صنایع و
.
در تمامی اعصار از ابتدای خلقت انسان، نیروی گرایش به اختراع همواره همراه آدمی بوده است. میل به زندگی راحت تر و انجام سریع تر امور، انسان را وادار به تولید تکنولوژی های جدید و اختراعات نوین نموده و این گرایش هیچ گاه در وجود انسان از حرکت باز نخواهد ایستاد. به همین منظور امروزه شاهد پژوهشگاه های بسیاری در سرتاسر جهان هستیم که در آن دانشمندان در حوزه های مختلف مشغول بررسی و یافتن فناوری های نوین هستند.
شیوه زندگی امروز ما چنان با فناوری ها ی نوین مختلف در آمیخته که لحظه ای نبود آنها را نمیتوان متصور شد. دایره این فناوری ها آنقدر گسترده و رو به رشد است که ما قطعا از تمامی آنها اطلاعات کافی نداریم
ارتباط پایه و اساس تشکیل تمدن ها و فرهنگ ها است. در زمان های دور انسان ها از طریق برقراری ارتباط با یکدیگر به تبادل افکار و اندیشه های خود اقدام کرده و بدین ترتیب پایه های فرهنگ و تمدن جوامع بشری را ایجاد کردند. در تداوم این روند انسان ها برای برقراری ارتباط با یکدیگر به راه های گوناگونی متوسل شدند و وسایل ارتباطی گوناگون را ابداع کردند. با پیشرفت جوامع و تمدن ها، راه های برقراری ارتباط بین انسان ها و ابزارهای ارتباطی نیز تحولات بسیاری یافت. اختراع زبان، خط، چاپ، تلگراف، تلفن و وسایل ارتباط جمعی همانند مطبوعات، سینما، رادیو و تلویزیون سیر تحول راه ها و ابزارهای برقراری ارتباط بین انسان ها را نشان می دهد. راه ها و امکانات برقراری ارتباط بین انسان ها در هر مرحله نسبت به مرحله ماقبل خود تکامل یافته تر شده است. اما امکانات ارتباطی عصر حاضر قابل قیاس با هیچکدام از ابزارهای ارتباطی گذشته نیست. در این گفتار نگاهی به ویژگی ها و خصوصیات فناوری های نوین می اندازیم:
-ویژگی های فناوری های نوین
ابزارهای نوین فناوری های نوین ؛ترکیبی از چندین تکنولوژی شامل وسایل ارتباط جمعی، انفورماتیک و ارتباطات دور است. این مثلث فناوری، انسان ها را در ضبط، ذخیره سازی، پردازش، بازیابی، انتقال و دریافت اطلاعات در هر زمان و مکانی یاری می نماید. فناوری های نوین تکمیل کننده امکاناتی است که وسایل سنتی گذشته ارائه کرده اند.این فناوری ها ویژگی های منحصر به فردی دارند که آنان را از وسایل قدیمی متمایز می سازد. نگاهی می اندازیم به ویژگی ها و خصوصیات فناوری های نوین در عصر حاضر.
تعاملی بودن: یکی از نقایص ابزارها در گذشته، وجود یک رابطه یک سویه و از بالا به پائین بود. به این معنی که اطلاعات در یک جریان یک طرفه ، از بالا به پائین و بدون بازگشت به سوی مخاطبان سرازیر می شد. در این حالت مخاطبان امکان اظهارنظر درخصوص اطلاعات ارائه شده را نداشتند. در عصر گذشته ارتباطات در حد بسیار اندک و ناچیز وجود داشت. اما امروزه به مدد فناوری های نوین، امکان برقراری همزمان ارتباط بین فرستنده اطلاعات و مخاطب فراهم گشته است. در این حالت مخاطبان می توانند بلافاصله پس از دریافت پیام، نظرات خود را به فرستنده پیام منعکس نمایند. تعامل بین فرستنده و مخاطب منجر به فعال شدن مخاطب در جریان ارتباط می شود. در سیستم های ارتباطی نوین، مخاطب از وضعیت انفعالی و کنش پذیری خارج شده و به طور فعال در فرآیند ارتباط مشارکت می نماید
ناهمزمانی: امروزه فناوری های نوین همیشه و در هر لحظه از شبانه روز در اختیار مخاطبان است. برخلاف ابزارهای سنتی گذشته که در یک محدوده زمانی خاص امکان برقراری ارتباط بین فرستنده و گیرنده را فراهم می ساخت، فناوری های نوین ارتباطی با از بین بردن محدودیت های زمانی، دسترسی به اطلاعات و پیام ها را همیشگی و دائمی نموده اند. بدین ترتیب این فناوری ها اختیار و آزادی عمل بیشتری به مخاطبان داده اند تا اینکه در زمان دلخواه و مورد نظر به دریافت اطلاعات مورد نیاز اقدام نمایند.ناهمزمانی در فناوری های ارتباطی جدید، زمان را در اختیار انسان ها قرار داده است. به عنوان مثال افراد در هر زمان که بخواهند می توانند پیام الکترونیکی خود را دریافت نموده و مشاهده نمایند و یا اینکه پیامی را برای سایرین ارسال نمایند. در سیستم های جدید ارتباطی دیگر لازم نیست تا افرادی که در ارتباط با هم هستند، در یک زمان خاص حضور داشته و در جریان ارتباط قرار گیرند. در واقع ناهمزمانی بخشی از انتقال کنترل از منبع گیرنده در سیستم ارتباطی است که در آن شرایط کنترل زمان در دست های گیرنده وجود دارد.
ظرفیت بالای اطلاع رسانی: امروزه محدودیت هایی که در گذشته درخصوص اطلاع رسانی توسط وسایل ارتباطی وجود داشت از قبیل محدودیت جا در نشریات و محدودیت زمان در رادیو و تلویزیون از بین رفته است. در حال حاضر فناوری های نوین ارتباطی حجم بالایی از اطلاعات را در کمترین فضای ممکن ذخیره و نگهداری می کنند و در هر زمان که نیاز باشد، آن را به مخاطبان ارائه می کنند. حافظه های بسیار بالای رایانه ها امکان نگهداری و پردازش اطلاعات را فراهم می سازند و از طریق بزرگراه های اطلاعاتی» و با استفاده از فناوری های نوینی همچون فیبرنوری» آنها را به مخاطبان انتقال می دهند. حجم اطلاعات ارائه شده در فناوری های نوین ارتباطی تا حدی است که امروزه شاهد اضافه بار اطلاعاتی» هستیم. به این معنا که میزان داده ها و اطلاعات به حدی است که شخص یا سیستم قادر نیست تا از تمامی آنها استفاده کند و یا آن را به جریان بیندازد. یک نمونه از پیشرفت های اخیر در زمینه انتقال اطلاعات، شامل تکنولوژی افزایش پهنای باند امواج (مانند استفاده از الیاف نوری) برای ارسال و دریافت همزمان حجم عظیمی از اطلاعات گوناگون شنیداری، نوشتاری، داده ای و تصاویر است
فردی شدن: در عصر حاضر شاهد تفرق و پراکندگی مخاطبان انبوه هستیم، به طوری که مخاطبانی که در گذشته جهت کسب اطلاعات در یک جا جمع می شدند، امروزه هر کدام به طور جداگانه اقدام می نمایند. فناوری های نوین ارتباطی اطلاعات را برای تک تک مخاطبان ارسال می نمایند و مخاطبان خود را نه به صورت جمع بلکه به صورت فرد در نظر می گیرند.
کنترل از سوی مخاطبان: تا مدت ها، امکان برقراری و قطع ارتباط صرفاً دراختیار فرستنده پیام بود، به طوری که هرگاه فرستنده اطلاعات اقدام به برقراری ارتباط می نمود مخاطبان قادر به دریافت اطلاعات بودند. اما امروزه به مدد فناوری های نوین مخاطبان نیز فارغ از محدودیت های زمانی و مکانی به اطلاعات مورد نظر دسترسی دارند.
تکثر و فراوانی: امروزه ابزارهای ارتباطی به طرزی گسترده در سطح جامعه پراکنده شده و هر کس می تواند اقدام به ارسال و دریافت اطلاعات نماید.
پایگاه های اینترنتی و وبلاگ ها نمونه هایی از این فناوری ها هستند که در دسترس همگان هستند. در حالی که در گذشته ابزارهای ارتباطی و اطلاع رسانی در دست عده ای خاص شامل صاحبان قدرت و نخبگان بود. امروزه همه افراد قادرند به انتشار دیدگاه ها و عقاید خود بپردازند. در واقع تک صدایی در عصر رسانه های سنتی به چند صدایی در عصر اطلاعات» تبدیل شده است.
نفوذ: فناوری های نوین ارتباطی باعث شده اند تا افراد جامعه تا حد زیادی حریم خصوصی خود را از دست بدهند. حریم و مرزهای ملی و خصوصی کشورها معنی خود را از دست داده اند و اطلاعات با درنوردیدن مرزهای جغرافیایی به گوشه و کنار جهان رسوخ کرده و در خصوصی ترین حریم های افراد وارد می شوند.
تحرک: در گذشته افراد جهت استفاده از ابزارهای ارتباطی از محدودیت مکانی برخوردار بودند به این معنی که در یک مکان مشخص و ثابت می توانستند از ابزارهای ارتباطی بهره مند شوند. اما امروزه فناوری های نوین ارتباطی این امکان را فراهم ساخته اند تا افراد از هرجا حتی در حال حرکت و رانندگی ارتباط برقرار می کنند. گوشی های موبایل، لپ تاپ ها و رایانه های جیبی اطلاعات را در حالت ها و مکان های گوناگون در اختیار افراد قرار می دهند.
تمرکز زدایی: تمرکز زدایی یکی از پیامدهای فناوری های نوین است که بیش از همه مورد اشاره قرار گرفته است.از جمله خرید از راه دور،انجام امور بانکی از راه دور،کنفرانس از راه دور و.
جهان گرایی: فناوری های نوین برخلاف وسایل ارتباط سنتی بعدی فراگیر و جهانشمول دارند. انواع مختلف این فناوری ها از قبیل شبکه های ماهواره ای و اینترنت امروزه ابعادی جهانی یافته اند و تمامی کره زمین را دربرگرفته اند. دیدگاه جهانی فناوری های نوین ، باعث شده تا اطلاعات به راحتی و با سرعت زیاد از مرزهای به شدت حفاظت شده عبور کند. امروزه فناوری های ارتباطی، نظامی غول آسا و بسیار پرقدرت از وسایل ارتباطی گوناگون پدید آورده اند که تحت کنترل کشور خاصی نیست و نظارت، تصحیح مسیر و مداخله در فرآیند تگزاری و برنامه ریزی آن کار بسیار دشواری است.
تبدیل پذیری: خصوصیت دیگرفناوری های نوین ، تبدیل پذیری است. امروزه به راحتی می توان پیام ها را از شکلی به شکل دیگر تبدیل کرد. به عنوان مثال می توان کلام را تبدیل به متن یا تبدیل به تصویر کرد. با استفاده از این خصوصیت، پیام در اشکال گوناگون از قبیل متن، صدا، تصویر و فیلم و یا ترکیبی از آنها تولید می شود.
اتصال پذیری:یکی دیگر از ویژگی های فناوری های نوین اتصال پذیری آنها است. به این معنی که یک فناوری ارتباطی به سادگی قابل اتصال به سایر فناوری های ارتباطی است. در این حالت قابلیت های فناوری های گوناگون به کمک همدیگر آمده و کار ذخیره، تولید و توزیع اطلاعات را آسان تر می سازد. از نمونه های اتصال پذیری می توان به اتصال دوربین های هندی کم به رایانه و تلویزیون و انتقال تصاویر به آنها اشاره کرد.
جايگاه حقوق فناوری های نوین
استفاده از فناوری های نوین مسائل حقوقي جديدي را با خود به همراه دارد.این حقوق و مقررات از نيمه دوم قرن بيستم تحت تاثيرفناوری های نوين ابتدا در كشورهاي غربي و سپس در كشورهاي ديگر جهان مورد توجه قرار گرفته است. در واقع ضرورت مقرراتگذاري براي تمام فعاليتهاي اجتماعي در جوامع معاصر سبب شده است كه در مورد فناوری های نوین نيز مقررات حقوقي ويژهاي تهيه و تدوين شود به همين لحاظ براي شناخت موضوع و قلمرو حقوق فناوری های نوین بايد سه نکته را در نظر داشت:.
حقوق فناوری های نوین از لحاظ موضوع و قلمرو داراي سه شاخه اصلي است:
حقوق فناوری های نوین جمعي : شامل حقوق مطبوعات ،سينما و راديو تلويزيون مي باشد
حقوق فناوری های نوین دور : حقوق پست ، تلگراف و تلفن وتلفن همراه و ماهواره.
حقوق فناوری های نوین ارتباطی: حقوق ارتباطات الكترونيكي، حقوق انفورماتيك حقوق رایانه ای ، و حقوق اينترنت و فضای مجازی
که ما در این فرصت کوتاه به حقوق و قوانین رایانه ای» به عنوان یکی ازحقوق فناوری های نوین خواهیم پرداخت که به عنوان یک درس یک واحدی در دانشکده های حقوق مورد تدریس اساتید محترم قرار می گیرد.
تعريف حقوق:
واژه حقوق با توجه به كاربردهاي متعدد آن داراي معاني خاصي ميباشد حقوق گاهي در يك معناي وسيع فلسفي مانند اخلاق و عدالت به كار ميرود از اين لحاظ حقوق شامل اصول خاصي است كه در روابط افراد حاكم است مانند قواعد مذهبي، قواعد اخلاقي و غيره كه هر كدام ضابطه و قانوني بر آن مستقر ميباشد.حقوق همچنین شامل مجموع قواعد و مقررات حاكم بر روابط اجتماعي است كه از طرف قدرت عمومي وضع و اعمال ميگردد و داراي ضمانت اجرا هستند اين قواعد و مقررات حقوق موضوعه ناميده ميشود و در هر كشور وضعيت و كيفيت خاص دارد.
طبقهبندي حقوق:
1-حقوق طبيعي و حقوق موضوعه
2-حقوق عمومي و خصوصي
3-حقوق داخلي يا ملي و حقوق خارجي يا بينالمللي
حقوق طبيعي
حقوق طبيعي اصولي است كه به عقيده فلاسفه غربي، بطور طبیعی در ذات انساني سرشته است و جزء لاينفك وجود فرد بشمار ميرود به همين علت قانونگذار ناچار است به آن احترام بگذارد و از طريق حقوق موضوعه حفظ و حراست آن را تضمين كند. بسياري از متفكران حقوق طبيعي را براساس نظريات الهي و ماورالطبيعي حقوق مافوق فرمانروايان معرفي ميكنند و معتقدند كه اصول حقوق طبيعي بايد بر حقوق موضوعه حاكم باشد و تمام مقرراتي كه از طرف قدرت سياسي براي جامعه وضع ميشود از آنها الهام بگيرد. مفاهيمي مانند عدالت، ارزش و مقام عالي انسان، تنظيم اجتماعي و منافع عمومي در اين قبيل نظريات اهميت فراوان دارد
حقوق موضوعه
مجموعه قواعد و مقرراتي است كه در زمان معين در يك جامعه مشخص و توسط انسانها وضع و اعمال ميشود اين قواعد و مقررات شامل رسوم ، عرفها، قوانين، رويههاي قضائي و قراردادهاي عمومي و شخصي و امثال آنها هستند. تمام اين قواعد اامي و اجباري است. هدف مشترك آنها ايجاد نظم و محدود كردند آزادي مطلق فرد در زندگي جمعي است.
حقوق عمومي، حقوق خصوصي
حقوق موضوعه از قرنها پيش تاكنون به حقوق عمومي و حقوق خصوصي تقسيم ميگردد. اين تقسيمبندي كه نخستين بار توسط روميان در قرن سوم ميلادي صورت گرفت هنوز با وجودگذشت زمان در اغلب ممالك رعايت ميشود. حقوق عمومي شامل قواعد و مقرراتي است كه به تشكيلات قدرت سياسي و منافع عمومي و روابط دولت و افراد حاكم است در صورتي كه حقوق خصوصي عبارت است از قواعد و مقرراتي كه به روابط و منافع خصوصي افراد در برابر يكديگر مربوط ميشود.
حقوق داخلي يا ملي و حقوق خارجي يا بينالمللي
حقوق عمومي و خارجي عبارت است از قواعد و مقرراتي كه بر روابط متقابل كشورها حكومت ميكند و حقوق بينالمللي عمومي ناميده ميشود و در كنار آن چند سالي است كه حقوق بينالمللي ارتباطات نيز اهميت پيدا كرده است حقوق خصوصي داخلي روابط شخصي افراد در داخل يك كشور را تنظيم ميكند و شاخههاي مهم آن حقوق مدني و حقوق تجارت است. حقوق ارتباطات هم در بعضي از جنبههاي جزء حقوق خصوصي داخلي است.
بخش اول:جرائم رایانه ای در حقوق فناوری های نوین
مقدمه
پيشرفتهاي حاصل در عرصههاي مختلف علوم و فناوری اگرچه موجب ارتقاي سطح زندگي و آسايش بشر است و ظهور رايانه و فناوری اطلاعاتي، زمينههاي جديدي را براي تحقيقات جنايي و مجريان قانون فراهم ساخته؛ اما همين پيشرفتهاي سودمند مطمحنظر مجرمان قرار گرفته و آنان نيز از رهگذر فناوری مدرن و علوم نوين،
بهره خود را میجويند.
امروزه در عصر رايانه و اینترنت، پيشرفتهاي تكنيكي موجب پيدايش اشكال متنوع و جديد مجرميت شده است و سوءاستفاده از فناوری مدرن اطلاعاتي در سرتاسر جهان اشاعه يافته است. در مقابل، فناوری رايانه و اطلاعات موجب پيدايش و تكوين رشتهها و دكترينهايي همچون حقوق رايانه، حقوق اطلاعات و حقوق اطلاعاتي كيفري شده است كه چند سالي بيشتر از عمرشان نميگذرد و براي اينكه از بنياد مستحكمي برخوردار گردند بايد راه طولاني را طي كنند.
سيستمهاي رايانهاي فرصتهاي تازه و بسيار پيشرفتهای براي قانونشكني در اختيار مجرمان ميگذارد و توان بالقوة ارتكاب گونههاي مرسوم جرايم را به شيوههاي غيرمرسوم بهوجود ميآورد و علاوه بر تحميل پيامدهاي اقتصادي، زندگي انسانها را نيز به مخاطره ميافكند. توسعۀ فراملي شبكههاي بزرگ رايانهاي و توانايي دستيابي به بسياري از سيستمها از طريق خطوط تلفن معمولي باعث افزايش ميزان آسيبپذيري اين سيستمها و ايجاد فرصت براي سوءاستفاده يا فعاليتهاي مجرمانه ميشود و عواقب این جرايم ميتواند موجب خسارتهاي اقتصادي خطرناك و خسارتهاي جديِ امنيتی برای بشر باشد.
حقوق جزا، علمي است كه به بررسي پديدة جرم از نظر حقوقي و قضايي ميپردازد و حاوي قواعد و قوانيني است كه از جرم و مجازات و كليۀ مسائلي كه به آنها مربوط ميشود صحبت ميكند و جرمها و كيفرهايي را كه مناسب آنهاست مشخص ساخته و اجرای اين كيفرها را در كشور تنظيم و تنسيق مينمايد.
تشخيص جرايم و طبقهبندي آنها يكي از كمكهاي حقوق جزا به جرمشناسي است؛ زیرا براي مطالعه جرايم بايد آنها را شناخت و براي آگاهشدن از شدت و ضعف اعمال ضد اجتماعي بايد آنها را طبقهبندي كرد. اولين پديده ناخوشایندی كه با تجمع افراد و شكلدادن به يك جامعه، تظاهر پيدا كرد جرم يا بزه بود؛ زيرا گردهم آمدن آنان، سرپيچي و برخوردهاي گوناگون را بهوجود آورد كه به نفع افراد و اجتماع نبود؛ جوامع برای ادامه حیات ناچار به گسترش قوانین و مقرراتی در جهت محدودکردن آزادی افراد به نفع اجتماع گردیدند.
با توجه به تحول همهجانبة جوامع، بهخصوص از قرن هيجدهم به بعد، جرايم نيز حالت گستردهتري يافتند و با پديدآمدن هر اختراع جديد بعضي از افراد ناهمگون و نامتناسب با نظام اجتماعي انسانها به استفادۀ نامطلوب از آن پديده و درست در جهت عكس حالت سودمندي آن میپردازند؛ بهعنوان مثال ميتوان از ديناميت كه نوبل آن را براي كمك به معدنچيان در حفاريها اختراع نمود نام برد كه اكنون در جهت كشتار جمعي مورد استفاده قرار ميگيرد. رايانه نيز از اين قاعده مستثني نيست، مجرمان از اين پديده بهعنوان وسيلهاي برای تسهيل ارتكاب جرم استفاده مينمايند؛ لذا علماي حقوق جزا بايد با هماهنگي علما و متخصصان رايانه تمهيداتي اساسي درخصوص راههاي بازدارنده از جرم صورت دهند.
1-1- شناسایی رایانه
انسان يك موجود اجتماعي است و همیشه با استفاده از قدرت تفكر و تعقل كه مزيت او بر حيوانات بوده در راه پيشرفت و تكامل و توسعه و آسانتركردن كارها گام برداشته است و هيچگاه به امكانات محدود خود اكتفا نكرده و نمیکند. از آثار این تفکر میتوان به اختراع چرتکه و ماشین حساب اشاره کرد که اين زمينۀ فكري بهتدريج باعث اختراع رايانه گردید. در سال 33 چار بابيچ طرح ساخت دو ماشين را ارائه داد، يكي براي حل معادلات چند جملهاي و ديگري يك دستگاه محاسباتي همهمنظوره؛ ولي هيچيك از دستگاههاي مذكور به مرحلۀ توليد نرسيد؛ زيرا فناوری دوران بابيچ هنوز به آن مرحله از پيشرفت نرسيده بود كه به طرحهاي مدرن او جامۀ عمل بپوشاند.
در سال 1937 هوارد آيكن پروفسور دانشگاه هاروارد ماشين خودكار مارك 1» را ارائه داد كه در سال 1944 تكميل شد؛ اما نخستين محاسبهگر الكترونيكي در سالهاي
1946-1939 ساخته شد. اين ماشين انياك»[1] نام گرفت. وزن اين رايانه 30 تن بود و 135 متر مكعب فضا اشغال ميکرد. با اين همه اين دستگاه تنها قادر بود 300 عمل ضرب را در يك ثانيه انجام دهد. رایانههای نسل نخست از دهة 1940 وارد بازار شدند و شمار این نوع رایانه اندک، حجم آن بسیار، قیمت آن گران و شمار افرادی که چگونگی کار با آن را میدانستند اندک و دارای امنیت بودند. در سال 1952 ساخت رايانهاي
به نام ادواك»[2]به پايان رسيد كه در آن از پايه 2 به جاي پايه 10 استفاده شده بود. همزمان با تكميل ادواك» نخستين شركتهاي رايانهاي تجاري پا به عرصة وجود نهادند و نخستين رايانة تجاري، يونيواك»[3] ناميده شد.
رایانههای نسل دوم که در آنها به جای لامپ خلأ از ترانزیستور استفاده میشد از دهة 1950 وارد بازار شدند. این نسل از رایانهها از نسل نخست کوچکتر، ارزانتر و سریعتر بودند. نسل سوم رایانهها که به جای ترانزیستور از مدار مجتمع (IC) در ساخت آن استفاده شده بود از اوایل دهۀ 1960 میلادی وارد بازار شد. این رایانهها دارای حجم و قیمت کمتر و قدرت پردازش و ذخیره بیشتری نسبت به نسلهای پیش بودند.
دهة 50 و 60 ميلادي دورة رواج رايانه و ارائة ماشينهاي جديد توسط شركتهاي مختلف نظير IBM بود. اوايل دهة 60 به خاطر تقاضاي بسيار براي رايانه، سازندگان تجهيزات اداري نظير IBM وNCP و Burroughs شروع به ساخت انواع رايانه نمودند، پيشرفتها و اكتشافات در اين زمينه به حدي بود كه در اوايل دهة 70 شركتهاي مختلف، رايانههايي كمحجمتر، ارزانتر و با سرعتي چند برابر نسبت به رايانههاي گذشته ساختند. رایانههای شخصی (PC) که نسل چهارم رایانهها بهشمار میروند از اوایل دهة 1970 میلادی وارد بازار شدند. از خصیصههای ویژۀ این نسل، بهکارگیری مدارهای مجتمع الکترونیکی در تراکم بسیار کم بود که موجب کاهش فوقالعادة حجم و افزایش قدرت و پردازش آنها شد. رایانههای شخصی اولیه، فاقد برنامه بودند. رایانههای نسل پنجم از نظر حجم، تفاوتی با رایانههای نسل چهارم ندارند. از ویژگیهای این نسل هوشمندبودن آنهاست. این رایانهها به هوش مصنوعی مجهز میباشند، یعنی رایانه میتواند فکر کند، میزان و گسترۀ فکر رایانه به برنامهای بستگی دارد که به آن دادهاند. نسل ششم، رایانههایی خواهد بود که مدارهای داخلیشان کپیبرداری از مغز انسان است بهگونهای که بتوان رایانه را به انجام کارهایی مانند آن وادار کرد. اين روند همچنان ادامه دارد و هر روز شاهد ساخت انواع جديدي از رايانهها با تواناييها و قابليتهاي خيلي فراوان در بازار هستيم. در رایانههای نسل آینده، از فناوری نانو استفاده خواهد شد و نانو رایانهها و نانو روباتها در بسیاری از علوم، انقلابی جدید ایجاد خواهند کرد.
تعريف رايانه
رايانه يك دستگاه الكترونيكي قابل برنامهريزي است كه قادر است اطلاعات را ذخيره، بازسازي و تجزيه و تحليل كند.[4] رايانه يك دستگاه الكترومغناطيسي، نوري، الكتروشيميايي، متشكل از ساير تجزيه و تحليلگرهاي اطلاعاتي با سرعت بالاست كه عمليات منطقي، رياضي و ذخيرهسازي اطلاعات را انجام داده و هرگونه تجهيزات ديگر ذخيرهسازي اطلاعات و ارتباطي كه مستقيماً به آن وابستهاند يا در رابطه با آن كار ميكنند را دربر ميگيرد. اين عنوان شامل ماشين تحريرهاي اتوماتيك يا حروفچيني، ماشينحسابهای دستي يا دستگاههاي مشابه آن نميشود.[5]
رايانه مجموعهاي از سختافزارها و نرمافزارها ميباشد.
الف) سختافزار[6]
به مجموعه عناصر و مدارهاي الکتريکي و الکترونيکي و اجزاي مکانيکي و مغناطيسي رايانه، سختافزار گفته ميشود. بهعبارتي ديگر کليۀ اجزاي فيزيکي و قابل لمس رايانه نظير مدارهاي مجتمع (آي سيها) ترانزيستورها و ساير قطعات الکترونيکي، سيمها، صفحه کليد و ساير وسايل جانبي سختافزار ناميده ميشود.
ب) نرمافزار[7]
به کليۀ برنامههاي رايانهاي، نرمافزار گفته ميشود. يک برنامه، مجموعهاي از فرامين (دستورالعملها) است که بهمنظور انجام وظيفهاي خاص بهطور منظم در پي يکديگر آمدهاند. برخي از اين برنامهها مسئول کنترل و ادامه کار رايانه هستند و سيستمعامل ناميده ميشوند، برخي ديگر مسئول ترجمۀ دستورالعملهاي زبانهاي مختلف برنامهنويسي به زبان
قابل فهم رايانه هستند و مترجم نام دارند.
گروهي از برنامهها، کمکي هستند که براي افزايش قابليت و سهولت هر چه بيشتر کار با رايانه طراحي شدهاند و برنامههاي سودمند ناميده ميشوند. برنامههاي کاربردي هم، گروه ديگري از برنامهها هستند که هر کدام براي انجام وظيفهاي خاص طراحي شده و به کمک يک زبان برنامهنويسي نوشته شدهاند.
1- 2- شناسایی اینترنت
الف) تعریف اینترنت
تعدادي رايانه که با رعايت قراردادهاي مشترک بتوانند روي خطوط مواصلاتي تبادل اطلاعات نمايند، تشکيل يک شبکه رايانهاي را ميدهند. گاهي شبکة رايانهاي ميتواند رايانههاي موجود در يک دانشکده يا مرکز پژوهشي را دربر گيرد، به چنين شبکهاي که فاصلۀ بين رايانههاي مختلف در آن از چند صدمتر نميکند، اصطلاحاً شبکة محلي[8] يا به اختصار LAN ميگوييم و زماني که رايانههاي شبکه در شهرها، کشورها يا حتي قارههاي مختلف پراکندهاند، اصطلاحاً شبکة گسترده يا WAN[9] گفته ميشود. هر شبکة گسترده معمولاً نام خاصی دارد که آن را از ساير شبکهها متمايز ميسازد؛ مثلاً بيتنت (BITNET) اينترنت (INTERNET)[10] يا ارن (EARN).تفاوت شبکههاي گستردة گوناگون اغلب در قراردادهاي تبادل اطلاعات، شيوههاي نشاندهي، فناوری مواصلاتي، تسهيلات عرضهشده و نحوۀ ادارۀ آنهاست.
ب) تاریخچه اینترنت
شبکههای رایانهای پس از ساخت رایانههای نسل چهارم که قابلیت ارتباط با رایانههای دیگر را داشتند بهوجود آمدند. استفاده از فناوری شبکههای رایانهای و ارتباط میان شبکهها (اینترنت)، موجب انقلاب بزرگی در فناوری اطلاعات و ارتباطات شد.
سابقۀ راهاندازي شبکۀ اينترنت به شبکۀ ديگري بهنام آرپانت (Arpanet)
باز ميگردد. آرپانت يک شبکۀ آزمايشي بود که بهعنوان پروژهاي از طرف اتحادية پروژههاي تحقيقاتي پيشرفته وابسته به وزارت دفاع آمريکا در سال 1972 ميلادي آغاز به کار کرد. اين شبکه طي دهة 70 از شکل يک پروژۀ آزمايشي به يک پروژۀ فراگير تبدیل شد و ضمن بهکارگيري ارتباطات ماهوارهاي رفتهرفته بهشکل يک شبکۀ گسترده درآمد و شبکههای بيشماري به فکر اتصال به آرپانت افتادند تا بتوانند از امکانات و اطلاعات و احياناً قدرت و توانایي آن استفاده کنند. به اين طريق، اجتماعي از شبکههاي مختلف با اصول کاري متفاوت بهوجود آمد که اين اجتماع اينترنت خوانده شد.
ويژگيهاي خاص اينترنت عبارتند از:
1- گستردگي طيف اطلاعات موجود؛
2- تنوع خدمات موجود؛
3- بهرهگيري از تصوير و صدا و متن بهطور همزمان؛
4- نداشتن انحصار؛
5- روزآمدبودن اطلاعات (up to date).
پ) خدمات موجود در اينترنت
1- اتصال از راه دور Telnet: اين امکان کمکي؛ دستيابي ماهوارهاي به رايانههايي که از لحاظ مکاني دور از يکديگر هستند را عملي ميسازد.
2- پروتکل انتقالدهنده پرونده:
بسمه تعالی
چرا ظرفیت کلاس بعضی از اساتید به سرعت تکمیل می شود؟
چند دلیل وجود دارد که ظرفیت کلاس بعضی از اساتید به سرعت تکمیل می شود وظرفیت کلاس بعضی از اساتید با اکراه وبدلیل تداخل کلاس ها و با ناراحتی فراوان دانشجو تکمیل می شود.
1-اول آنکه استاد برای درس خود یک کتاب در حد دانشجوی کارشناسی معرفی می کند و دانشجو سردرگم نیست که چه مباحثی را برای امتحان باید مطالعه کند.
2-استاد در اول ترم مشخص می کند که سوالات امتحانی اش به چه صورتی است.تستی برگزار می کند ویا تشریحی؟ونوع سوالات را استاندارد تهیه کند .نه سخت سخت ونه آسان آسان.استاندارد.آیا شما وقتی می خواهید در یک مسابقه شرکت کنید،نباید بدانید شرایط این مسابقه چیست؟اگر بدانید برای شرکت در امتحان چگونه دانشجو آماده شود،تقلب محسوب می شود؟یا دانشجو خود را بهتر اماده می کندو در مسیر مسابقه قرار می گیرد؟آیا این کمک به افزایش ضریب دانش پژوهی نمی گردد؟
3-استاد برای فعالیت بیشتر دانشجو وآشنایی با مباحث درس،یک تحقیق در خصوص موضوع درس خود مشخص می کند وبرای آن 4 تا 5نمره در نظر می گیرد تا هم در امتحان پایان ترم به دانشجو کمک شود وهم دانشجو فعالانه در مباحث درس وارد شود.چرا روش جزوه نویسی صرف از بعضی از دانشکده ها حذف نمی شود.چرا این روش 70سال است ازبعضی از دانشگا ههای ایران جمع نمی شود.الان شیوه تدریس در دبستان ها هم به شیوه پزوهشی است ونمره دیگر در دبستان های ایران جایگاهی ندارد.جایگاه پژوهش کجای شیوه تدریس در دانشگاه ما جای دارد؟
4-استاد به دانشجو احترام می گذارد و استاد خشک وبی روح ومتکلم وحده نیست و به دانشجو اجازه می دهد در مباحث کلاس شرکت کند.استاد باید در نظر بگیرد که دانشجویان با مشکلات مختلف از جمله تهیه هزینه ترم و سایر مشکلات مواجه هستند وبعضی از دانشجویان علاوه بر تحصیل شاغل هم هستند وباید هزینه اجاره منزل و خانواده را هم بدهند.باید روحیه دانشجویان را درک کردچرا در جایگاهی که هستیم به زیر دستان خود احترام نمی گذاریم؟
5-استاد شرایط دانشجو را درک کند و چون نمره وحذف درس در دست استاد است،دانشجو به زور در کلاس شرکت نمی کند ودانشجو با اشتیاق وبدون توجه به حضور وغیاب به سر کلاس می آید.
6-استاد این موضوع را قبول دارد که اگر دانشجویی نباشد دیگر استادی هم وجود نخواهد داشت واز موضع بالا به پایین به دانشجویان نگاه نکند.وهدفش واقعا آموزش باشد نه اینکه یک ترم را بیاید که در پایان ترم بتواند حال یک عده دانشجو را بگیرد وآنان را مردود کند.هر وقت توانستیم دانشجوی تنبل را به درس علاقمند کنیم مهم است،دانشجوی با استعداد ودرسخوان که خودش کار خود را انجام می دهد واصلا نیازی به استاد ندارد.
7-استاد تمام توانش را نگذارد تا در امتحان پایان ترم دانشجو را مردود کند وسعی کند تا حد امکان دانشجو را کمک کند،البته این به این معنی نیست که به دانشجو بیخودی نمره بدهد
8-استاد در درسی که می دهد مسلط باشد.دانشجویان فرق استاد با سواد وآماده را می فهمند.
البته اگر استادی این شرایط را نداشت دانشجو مجبور است درس مورد نظر را با آن استاد محترم انتخاب وبه سختی پاس کند چون زورش نمی رسد و باید در نظر داشت که در طول زمان ،استادی که شرایط فوق را نداشت خود به خود از جمع اساتید حذف خواهد شد،زیرا دانشجویان تمام سعی خود را خواهند کرد تا با او درس برندارند مگر به زور واجبار.پس خدا کمک کند جزء اساتید اجباری نباشیمبرای همین ظرفیت کلاس بعضی از اساتید در همان دقایق اولیه تکمیل می شود.
دوست گرامی و بزرگوارمان تبریک قبولی در آزمون وکالت جناب آقای مصطفی پیرعلی
با سلام و دعای خیر و آرزوی توفیق
با احترام فراوان؛جناب آقای مصطفی پیرعلی؛فارغ التحصیل حقوق قضایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج؛قبولی درخشان جنابعالی در آزمون وکالت» را که نشان از همت والا، تلاش فوق العاده و بی نظیر حضرتعالی می باشد را به شما و خانواده محترم تبریک عرض می نمائیم و از خداوند منان سعادتمندی و توفیقات روز افزون شما را مسئلت داریم. و با توکل به خدا و تلاش مضاعف، بیش از پیش منشاء خدمات علمی باشید.
جمعی از دانشجویان حقوق دانشگاه آزاد اسلامی
درباره این سایت